زبدةالاشعار

خرد را یافتم گفتم علی کیست #حیدریه_سازگار

مدح حضرت امیرالمؤمنین (ع)
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️

?: @nohe_torki
.
حاج غلامرضا سازگار
.
خرد را یافتم گفتم علی کیست
بگفت آنکس که وصفش حد کس نیست
.
علی حُسنیست در آئینۀ غیب
که وصفش از زبان ما بود عیب
.
علی ویران نشین عرش پیماست
از این پایین تر از آن نیز بالاست
.
گه از اوج فلک بر خاک بیینش
گهی از خاک بر افلاک بینیش
.
نه لوح و نه سپهر و نه قلم بود
علی عبد خدا پیش از عدم بود
.
همه در هر زمان وصفش شنیدند
نمی دانم ورا کی آفریدند
.
علی روشنگر پیش از زمان هاست
علی خورشید آنسوی مکان هاست
.
علی سری مگو در ذات معبود
علی عبدی که پیش از بود هم بود
.
علی چشم خدا دست خدا بود
خدا داند که کی بود و کجا بود
.
چه می گویم که میداند علی کیست ؟
علی اعجوبه ای در ملک هستی است
.
علی با آن که از هر اوج بالاست
بهر کس بنگری گوید وی از ماست
.
علی با حق و حق با او چو پرگار
یدور الحق علیه حیثما دار
.
علی ماهی که در هر دل درخشید
بیک شب در چهل منزل درخشید
.
علی هم حق بود هم محور حق
گواهی می دهد پیغمبر حق
.
علی آه دل بشکسته دل هاست
علی فریاد از عصیان خجل هاست
.
علی شمعی که عمری بی صدا سوخت
چراغ عدل را در عالم افروخت
.
که غیر از او بقاتل شیر بخشید ؟
که جز او خصم را شمشیر بخشید ؟
.
شب معراج نشنیدی که احمد
در آن خلوت سرای حی سرمد
.
بهر جانب که چشم خویش بگشود
علی بود و علی بود و علی بود
.
گهی بالا نشین بزم دادار
گهی ویرانه را شمع شب تار
.
چنان با مستمندی می شدی دوست
که میپنداشتند این مقتدا اوست
.
سراپا اشک بود و خنده می
نشاط کودکی را زنده می کرد
.
بیابان را چنان از اشک پوشید
که هر نخلی ز چشمش آب نوشید
.
علی ای سر نامعلوم هستی
علی ای اولین مظلوم هستی
.
علی ای ناشناس آفرینش
علی ای انبیاء را از تو بینش
.
قلم لرزان زبان قاصر سخن پست
تهی دستم تهی دستم تهی دست
.
چه گویم تا نریزد آبرویم
تو خود گو کیستی تا من بگویم
.
تو ابر فیض و ما دشت کویریم
تو فریاد رهائی ما اسیریم
.
تو شاه هر دو عالم ما گدائیم
تو دست حق و ما بی دست و پائیم
.
شجاعت تکیه بر تیغ تو داده
جوانمردی به پایت ایستاده
.
ادب تعظیم برده بوذرت را
شرف بوسیده دست قنبرت را
.
بزرگی بنده کوچکتر تواست
بلندی خاک مقداد در تو است
.
بلاغت را سخن های تو داده
فصاحت تکیه بر تیغ تو داده
.
ولایت آب از جوی تو خورده
محبت میوه از باغ تو برده
.
عبادت بوسه زن بر بوریایت
شهادت خاک محراب دعایت
.
تو حقی و حقیقت را زعیمی
طریقت را صراط المستقیمی
.
تو از صبح ازل با حق نشستی
تو تا شام ابد هستی و هستی
.
تو ممدوح خدا در هل اتائی
تو مصداق نزول انّمائی
.
تو در از قلعه خیبر گرفتی
تو جا بر دوش پیغمبر گرفتی
.
الا رنج دو عالم را خریده
الا فریادهایت ناشنیده
.
الا ای از رعیت دیده آزار
سخن با چاه گفته در شب تار
.
غمت را از شرار آه پرسم
روم در کوفه و از چاه پرسم
.
الا چاهی که رازت در درون خفت
بگو شبها علی با تو چه میگفت
.
چرا راز علی در دل نهفتی
چرا خاموش ماندی و نگفتی
.
کدامین گنج در گنجینه داری
برون ریز آنچه را در سینه داری
.
بگو تا باز دانش جان بگیرد
بگو تا تیرگی پایان بگیرد
.
بگو تا نور از عالم برآید
شرار از سینۀ «میثم» برآید
.
#حیدریه_مدح
#خرد_را_یافتم_گفتم_علی_کیست
#سازگار
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️

متن پیشنهادی:  دوشدوم دوه دن،ساخلا بی بی یولدا قطاری #راه_شام_فقیر_خویی

?: @nohe_torki

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی