زبدةالاشعار

داد او ساعتدن باجی قارداشینی عریان تاپوب #کوچ_کربلا #روفه_گر

#قتلگاه
کوچ از کربلا
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
مرحوم روفه گر
.
داد او ساعتدن باجی قارداشینی عریان تاپوب
گوئیا وادی ایمن موسی عمران تاپوب
.
طور سینای حقیقتده دوشوب بیر نخل طور
قول بوداقین یرده قانلی خاکیله یکسان تاپوب
.
گوردی بیر سر منبع آب حیاتی ظاهراً
ئولدوروبلر تشنه، اما چشمه حیوان تاپوب
.
منزل فانی دیاریندن بقایه کوچ ایدوب
رهروان عشقله سر منزل جانان تاپوب
.
گوردی بیر گلشندی سرتاپا قزل گللر آچوب
قالدی حیران، سینه ده بیر لاله نعمان تاپوب
.
سرخ قرآن مجیدی سورۀ والشّمسده
آختاروب واللّیل ایچینده بیر مه تابان تاپوب
.
اختر برج ولایت، مریم کبرای حق
سان ویروب آیات حقه مظهر یزدان تاپوب
.
عاشق مجنون وحدت طالبین، لیلای حق
گون ایوینده آختاروب محبوبینی عریان تاپوب
.
ناخدای بحر علمین زورق صدپاره سین
موج دریای بلاده، غرقه طوفان تاپوب
.
غار و اصحاب رقیمون اصل صاحبخانه سین
ظلم دقیانوسدن مستغرق پیکان تاپوب
.
مشعل کونین ظلمت شعله سین دیوانه وار
گون حریریندن لباسین آتش سوزان تاپوب
.
گوردی جام بارگاه وحدتین سرمستنی
جام وصل یاریله اغیاردن هجران تاپوب
.
منشی سرلوح تقدیر قضا کلکی سنوب
ثبته تعطیل قدر کابینه سلطان تاپوب
.
باشداکی غوغای عشقیلن عبث جنگ و جدل
ایلمه، سوز یاز، سوزی هر کیم یازوب عنوان تاپوب
.
عرض قیلدی دور آنام اوغلی باجون احوالنی
گور بو نوعی درد و محنت هانسی سرگردان تاپوب
.
خیمه گهدن قتلگاهه گلماقین مقداریجه
عمرینون سرمایه سی بیر عمرجه نقصان تاپوب (1)
.
هانسی معشوق، عاشقین خلوت سرای عشقده
ایستدی گورسون، وجودین بی سر و سامان تاپوب
.
خیمه لر یاندی، حیالی قیزلارون دشمن سویوب
وقت فرصت اللرینده آل بوسفیان تاپوب
.
بیر طرفدن پیکرون ترکیبنی آت دیرناقی
نقش ایدوب یرده تجلی صفحه میدان تاپوب
.
دیگ جوشیم اود دوتوب یاهو چکن ظلمت گجه
یاعلی گویان، زینب قیزلارون هر یان تاپوب
.
خانقاه عشقه یغدیم جمله یا حق قیزلارون
هر بیری بیر گوشه ده، بیر منزل ویران تاپوب
.
سینه باتموش، آج سوسوز، یورقون، قرانلوق خیمه ده
لاابالییانه جمله ذکر واعطشان تاپوب
.
باشدا چلتاریمدی زلفیم، پوشش قان معجریم
اوز مریدین بیله هانسی مرشد پیران تاپوب
.
سالک صحرانوردم من، حقیقت عالمین
سیر قیلام تا گورم کیم معنی ایمان تاپوب
.
تاج فقریم باشدا کشکول سریمدور، من تشاء
طوق زنجیریمدی بوینومدا یرین آسان تاپوب
.
پوستینیم قانلو کوینگدور، تبر اوچ شعبه اوخ
سلک فقره کیم الینده بیله بیر فرمان تاپوب
.
آجلیقیم سنگ قناعت شام بازارینده دور
واحسینا دور، باجون ذکر ائتماقا هر آن تاپوب
.
بیر مریدین سیری چاتماز سیریمه، وار شاهدیم
ساربانیم آختاروب بیر ناقه عریان تاپوب
.
نیلسون لیلا گیدیر شامه گلوب اوغلون گوره
نوجوانین شانه گیسو کیمی شان شان تاپوب
.
چوخ باخوب ملک وجودینده تاپا بیر صاف یر
لیک عکساً نقشبند خنجر برّان تاپوب
.
منله گلدی قتلگاهه من گلنده نوعروس
گوئیا آختاردی دامادی عزیز جان تاپوب
.
احتمالی چوخدی قویسون زلفینه قاندان حنا
مجلس ابن زیاده معجر الوان تاپوب
.
وصل داماده گچن گون خیمه ده وقت اولمادی
قتلگهده ایمدی گویا موقع جبران تاپوب
.
شامگاه وصلدور، ظلمتسرای هجر یار
ناخوش هجران دردی، درد بی درمان تاپوب
.
قانلی قونداقین علیّ اصغرین الده رباب
هر قدر وار عمری فریاد ایتماقا عنوان تاپوب
.
آلتی آیلوق اوخلی قربانین باسوبدور باغرینا
گوییا بیر دسته گلشندن گل خندان تاپوب
.
هاردادور قارداش علمداره بویور گلسون گیداخ
قافله لنگ اولدی، نقصان، ظلم بی پایان تاپوب
.
بیدقی الده یتورسون اهلبیتون کوفیه
بیزلری خالی اوزیندن گوشۀ زندان تاپوب
.
کوفه ده دروازه ده چوخ منتظر وار کف چالان
هر کس اوز مقصودینه بیر عالم حیران تاپوب
.
سوز یازا هر کیم سنه شاها «رفوگر» تک گدا
فرض ایدر قبرون گلن ایل وقفۀ قربان تاپوب
.
(1) آقای حاج حسین علیپور می گفت:

متن پیشنهادی:  مرغ دل سیر آختارور جولانگه افکاریدن #فاطمیه_سیفی_اردبیلی

یکی از مداحها و نوحه خوانهای تبریز به نام حاج حمید طاحباز به تهران آمده بود و به همین مناسبت مرحوم حاج کریم دستمالچی در حدود 25 نفر از نوحه خوانها و نوکرهای امام حسین علیه السلام را برای ناهار دعوت کرده بود. من و حاج رسول نیز از دعوت شده ها بودیم. آن روز در آن جلسه هر کدام از نوحه خوانها به نوبت چند سطر شعری می خواندند و مجلس را به دیگری واگذار می کردند تا اینکه نوبت به حاج حمید طاحباز رسید و ایشان شروع به خواندن قسمتی از شعرهای شاعر اهل بیت مرحوم رفوگر تبریزی نمود. آن شعر با این مصرع شروع می شد که:

متن پیشنهادی:  زینب قیزین قالوب آواره شامیده #خرابه_شام #قدسی_قفقازی

داد او ساعتدن باجی قارداشینی عریان تاپیپ

(یعنی ای داد از آن ساعتی که خواهر بدن و جنازه ی عریان برادرش را پیدا کرد)

و بعد آقای طاحباز آن شعرها را ادامه داد تا رسید به این یک بیت.

خیمه لردن قتلگاهه گلماخین مقداریجه
عمر یمین سرمایسی بیر عمری جه نقصان تاپیپ

این بیت زبانحال حضرت زینب علیهاالسلام است که می فرماید:
«در هیمن لحظاتی که طول کشید تا من از خیمه ها به قتلگاه رسیدم به اندازه ی یک عمر از عمرم کم شد»

متن پیشنهادی:  او قدر ایلمیشم عمریده خطا یارب #مناجات #محمد_هوشمند

من در همین لحظاتی که این بیت خوانده می شد متوجه شدم که این یک بیت خیلی زیاد بر روی حاج رسول تأثیر گذاشته است و او را به فکر فروبرده است. گلوی حاج رسول را بغض گرفته بود ولی او نمی خواست حرفی بزند.

بعد از خواندنهای حاج حمید طاحباز دیگر ظهر شده بود و جلسه ی روضه تمام شد و همه ی حاضرین در حال آماده و مهیا شدن برای نماز و ناهار بودند که یکدفعه حاج رسول طاقت نیاورد و بغضش ترکید و با گریه و زاری شروع به صحبت کرد، او تند تند می گفت:

«عحب شعری… عجب شعری گفته است این شاعر، خدا خیرش بدهد اما این شعر را این شاعر نگفته است بلکه روح القدس در دهان این شاعر گذاشته است او راست می گوید وقتی حضرت زینب علیهاالسلام از خیمه گاه بیرون می آمد همه موهای سرش مشکی بود ولی زمانی که به قتلگاه رسید همه ی موهای سرش سفید شده بود…»

حاج رسول باز هم مثل دیوانه ها شده بود و به شدت گریه می کرد

و خودش را می زد. او دوباره همه ی میهمانها را به گریه و خواندن آورد به گونه ای که ما آنزوز تا ساعت 3 بعد از ظهر گریه می کردیم و بعد از آن، زمانی هم که پای سفره ی ناهار نشسته بودیم باز هم حاج رسول داشت گریه می کرد و ما هم به همراه حاج رسول، آن روز ناهار را نیز با گریه و اشک خوردیم!

.
#داد_او_ساعتدن_باجی_قارداشینی_عریان_تاپوب
#ترکی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی