وقایع کربلا
سؤال و جواب
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
سید مظلوم
.
دوش گفتم با خرد این نوحه و بانگ عزا
تا به کی دارد ادامه گفت تا روز جزا
.
گفتمش این سوگواریها در عالم بهر کیست
گفت باشد در مصیبات شهید کربلا
.
گفتم آن صاحب مصیبت در جهان نامش که بود
گفت نام او حسین و از نژاد مصطفا
.
گفتمش از نام باب و مادرش برگو به من
گفت مامش فاطمه بابش علی مرتضا
.
گفتمش اصل اساس عامل قتلش چه بود
گفت حبّ سلطنت از غاصبان ناروا
.
گفتمش کی کشت اورا گفت قومی بدمنش
گفتمش بر امر کی گفتا یزید بی حیا
.
گفتمش او از نژاد کیست گفتا در جواب
از نژاد و نسل سفیانی ز اولاد زنا
.
گفتمش منظور او از این جنایت خود چه بود
گفت بغض و کینه و افعالهای نابجا
.
گفتمش خود کُشت او را گفت نی نی بلکه او
فوج خونخواری روان بنمود اندر نینوا
.
گفتمش آن لشکر بی دین امیری داشتند
گفت آری زاده ی مرجانه ی شوم و دغا
.
گفتمش او کُشت حسین را گفت ، شمر لعین
سر برید از پیکرش لب تشنه آن هم از قفا
.
گفتمش بهر چه دیگر از قفا رأسش برید
گفت خنجر شرم کرد از بوسه گاه مصطفا
.
گفتمش یاور نبودش گفت هفتاد و دو تن
گفتمش آنها بگفتا سی هزار از اشقیا
.
گفتم هفتاد و دو تن با آنهمه لشگر چه کرد
گفت کشتند و شدندی کشته در راه خدا
.
گفتمش جرمش چه بود آن خسرو عالی مقام
گفت عدل و راستی دوری نمودن از خطا
.
گفتمش بعد از شهادت جسم آنها دفن شد
گفت آری لیک اندر زیر سم اسبها
.
گفتمش گویند اندر خیمه ها آتش زدند
گفت آری شعلۀ او زد شرر بر ماسوا
.
گفتمش اهل و عیال او چه آمد بر سرش
گفت آنها را به سوی شام بردند از جفا
.
گفتمش تعداد زنهای اسیران چند بود
گفت شصت و شش زن و دختر غریب و بی نوا
.
گفتم آنها اندر این ره احترامی داشتند
گفت آری کعب نی با سنگ دور بامها
.
گفتمش بهر چه آنها را دگر بردند شام
گفت تا ثابت نماید ظلم خود آن بی حیا
.
گفتمش همراه آنها بود آیا محرمی
گفت آری یک مریضی نام او زین العبا
.
گفتمش آن کاروان را همرهی دیگر نبود
گفت سرهای شهیدان بر فراز نیزه ها
.
گفتمش با آن سر دور از بدن کارش چه بود
گفت تا او را نماید زینت طشت طلا
.
گفتمش بر آن سر ببریده هم ظلمی رسید
گفت آری بر لبانش چوب کین شد آشنا
.
گفتمش بر آن لب خشکیده کی زد خیزران
گفت همان شخصی که بودی جانشین اولیا
.
گفتم این حادث كجا و در چه روزی رخ نمود
گفت در عشر محرّم در زمین کربلا
.
گفتمش بهر چه شد با این حوادث روبرو
گفت بهر تقویت از دین و قانون خدا
.
چونکه شد بعد از امام مجتبی دین هرج و مرج
شد یزید بی حیا بعد از حسن فرمانروا
.
پس حسین مأمور شد تا آن بساط كفر را
از میان بردارد و دین را دهد از نو صفا
.
گر نبودی خون پاکِ آن شه و یاران او
نی نمازی بود در کار و نه قرآنی بجا
.
گفتمش این مرثیه طبع کدامین شاعر است
گفت طبع «سید مظلوم» گفتم مرحبا
.
گفتمش چیزی تمنا کرده از آن شهریار
گفت آری شافع جرمش شود روز جزا
.
.
.
#حسینیه_سیدمظلوم
#حسینیه_شهادت
#دوش_گفتم_با_خرد_این_نوحه_و_بانگ_عزا
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
نظر دهید