زبدةالاشعار

مدهوشم و سرمست ز مینای غم و رنج #عباسیه_شبخیز

استمداد حضرت ابوالفضل (ع) از سیدالشهداء (ع)
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️

?: @nohe_torki

مرحوم عباس شب خیز قراملکی
.
مدهوشم و سرمست ز مینای غم و رنج
گلگون شده ز آن باده نابم رخ نارنج
افتاده ام از اسب در این عرصۀ شطرنج
بنگر که سر و کتف و دل و ساعد و آرنج
رفت از نظرم در هوس روی تو هر پنج
.
.
ای شاه مرا کرده غلام تو خداوند
گر سر برود نگسلم از بند گیت بند
هرگز نروم از سر پیمان به تو سوگند
گو: مکنت و ملک و حرم و خانه و فرزند
گردند فدای سر گیسوی تو هر پنج
.
.
ای پایۀ عرش از نفس گرم تو قائم
سر در خطّ فرمان تو ذرات عوالم
مخدوم تویی در دو جهان ما همه خادم
مفتی و فقیه و ثقه و عارف و عالم
جاروب کش مسند سکوی تو هر پنج
.
.
در مکتب تعلیم طریقت تویی استاد
از فیض تو یابند خلایق همه ارشاد
هرگز چو تو فرزانه ندارد دو جهان یاد
روح و مَلَک و آدمی و جن و پریزاد
شاگرد دبستان سر کوی تو هر پنج
.
.
تا سر زند از خاک سیه لاله و سنبل
بر دامن لطف تو زند چنگ توسّل
بی اذن تو قمری نکند شوق تغزل
آیبنه و شمع و گل و پروانه و بلبل
ساغرکش میخانه یا هوی تو هر پنج
.
.
ای مایۀ مجد و شرف دودۀ آدم
از توست جلال و حشم و آدم و عالم
نبود دو جهان قیمت یک موت مسلّم
جنّات و قصور و غرف و کوثر و زمزم
بوسند درِ دولت مینوی تو هر پنج
.
.
ای کعبۀ جان، قبلۀ دل، مهبط ارشاد
معمورۀ اسلام ز ایثار تو آباد
متروک و خراب از کرمت خانۀ بیداد
سلطان و غلام و خدم و بنده و آزاد
در سجده به پیش خم ابروی تو هر پنج
.
.
عرش ملکوت است ترا مسند اجلاس
دارند ملایِک در درگاه ترا پاس
تنها نه جبین ساست به درگاه تو عبّاس
عیسی و کلیم و خضر و یونس و الیاس
سایند جبین بر درِ مشکوی تو هر پنج
.
.
ای خاک درت سرمه چشم مه و خورشید
تنها نه منم در طلب دولت جاوید
ذرّات جهانند در این خواهش و امید
شمس و قمر و مشتری و زهره و ناهید
هستند چو بنده به تکاپوی تو هر پنج
.
.
جان برکفم از عشق تو ای مظهر لولاک
وی فیض وجودت سبب خلقت افلاک
عباس کجا، کی کند از کشته شدن باک
این دست و سر و سینه و چشم و تن صد چاک
باللّه که نیرزند به یک موی تو هر پنج
.
.
ای رشک همه هستی عالم به کمالات
آدم به مَلَک از تو کند فخر و مباهات
جاوید ز جانبازی تو جملۀ آیات
انجیل و زبور و صحف و مصحف و تورات
هستند به تلویح ثناگوی تو هر پنج
.
.
هرچند زده آه درون خیمه به گردون
وز سوز عطش جام دلت گشته پر از خون
لیک آب همه عالم امکان به تو مرهون
جیحون و فرات و ارس و دجله و کارون
مخمور و عطشناک لب جوی تو هر پنج
.
.
ای کون و مکان بر کرم و لطف تو محتاج
آن را که نهادی به سر از مکر متت تاج
از جور عدو گشت به تیر ستم، آماج
مشک و علم و جان و دل و دیده، به تاراج
رفت از سر شوق رخ نیکوی تو، هر پنج
.
.
ای مرغ مَلَک بال در این دشت بلاخیز
افتاده ام از جور سپاه شررانگیز
آماده و در دست همه حربۀ خون ریز
تیغ و سه پر و نیزه و گرز و تبر تیز
اندر صدد صید پرستوی تو هر پنج
.
.
کی می سزد از همچو منی وصف تو مولا
فیضی برد از مهر فلک شب پره حاشا!
وامانده درین مرحله «شب خیز» نه تنها
حسان و جریر، اسمعی و اخطل و اعشا
قاصر ز مدیح صفت و خوی تو هر پنج
.
.
#عباسیه_شهادت
#مدهوشم_و_سرمست_ز_مینای_غم_و_رنج
#شبخیز
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️

متن پیشنهادی:  گل گفت ز برگ من قَبا داشت شهید

?: @nohe_torki

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی